مک درموت میگوید: “بسیار مشکل است که افرادی را بیابیم که به دلیل انتشار موسیقی پاپ غربی در سراسر دنیا مواجهه زیادی با این نوع موسیقی نداشته باشند. بیشتر مردم به میزان زیاد به موسیقی غربی گوش میدهند و موسیقی غربی پر از آکوردهای مطبوع است. بنابراین درعین حال که رد کردن احتمال اینکه ما فواصل مطبوع را به دلیل عادت داشتن به آنها دوست داریم مشکل بوده است تهیه یک تست معتبر نیز سخت بوده است.”
درسال ۲۰۱۰ گودوی مردم شناس که قبیله ای آمازونی معروف به تسیمان را برای سالهای زیادی مطالعه میکرده است از مک درموت در زمینه بررسی اینکه مردم تسیمان چگونه به موسیقی پاسخ میدهند درخواست همکاری کرد. بیشتر مردم آنجا که یک جامعه کشاورز و دامدار بوده و حدود ۱۲۰۰۰ نفر جمعیت دارد، مواجهه بسیار محدودی با موسیقی غربی داشته اند.
گودوی میگوید: “آنها در زمینه فاصله از شهرها و مراکز شهری بسیار متفاوتند. درمیان بومیان که بسیار دور و با چندین روز فاصله زندگی میکنند مواجهه با موسیقی غربی زیاد نیست.” ویژگی موسیقی فرهنگ تسیمان اجرای آوازی و سازی است، اما در یک زمان خاص صرفاً با یک فرد.
پژوهشگران در دو مطالعه مجزایی که انجام دادند _ یکی در سال ۲۰۱۱ و دیگری در سال ۲۰۱۵٫ _ از شرکت کنندگان درخواست کردند که میزان علاقه شان به آکوردهای مطبوع و نامطبوع را درجه بندی کنند. پژوهشگران همچنین آزمایشاتی را انجام دادند که مطمئن شوند که شرکت کنندگان می توانند تفاوت بین صداهای مطبوع و نامطبوع را بگویند که البته متوجه شدند که آنها قادر به این کار هستند.
این تیم همین تست را با گروهی از بولیویایی های اسپانیایی زبان که در یک شهر کوچک نزدیک تسیمان زندگی میکردند و ساکنان پایتخت بولیوی یعنی لاپاز هم اجرا کردند. آنها همچنین گروهی از موسیقی دانان و غیرموسیقیدانان آمریکایی را مورد آزمون قرار دادند.
به گفته مک درموت “آنچه که ما در ترجیح فواصل مطبوع بر نامطبوع دریافتیم این بود که این مسئله بین این پنج گروه تفاوت فاحش داشت. در تسیمان این ترجیح وجود نداشت و در دو گروه بولیویایی یک ترجیح کوچک ولی معنادار از نظر آماری وجود داشت. در گروه آمریکایی این ترجیح مقداری بیشتر بود که البته در میان موسیقی دانان نسبت به غیرموسیقی دانان باز هم بیشتر میشد.”
وقتی که از مردم تسیمان درخواست شد که صداهای غیرموسیقایی مثل صدای خنده یا نفس کشیدن را درجه بندی کنند، آنها پاسخی همچون دیگر گروه ها داشتند. آنها همچنین برای نوعی کیفیت موسیقایی که به عنوان زبری آکوستیک معروف است نیز بیزاری مشابهی نشان دادند.
برایان مور، استاد روانشناسی دانشگاه کمبریج که در این مطالعه شرکت نداشته میگوید: “یافته ها نشان میدهد که این احتمالاً فرهنگ و نه عامل بیولوژیکی است که ترجیحات معمول آکوردهای موسیقایی مطبوع را تعیین میکند.”
مور میگوید: “سرجمع نتایج این مطالعه هیجان انگیز و خوب طراحی شده به روشنی نشان میدهد که ترجیح فواصل موسیقایی خاص در افرادی که با موسیقی غربی آشنا هستند بستگی به مواجهه آنها با آن موسیقی و نه ترجیح نسبت فرکانسی خاص دارد.”
ترجمه و تلخیص: ژاله علیپور
بر گرفته از: وبسایت نوروسافاری
لینک گزارش این پژوهش در ژورنال نچر:
http://Indifference to dissonance in native Amazonians reveals cultural variation in music perception
لینک خبر این پژوهش در وبسایت دانشگاه MIT:
http://Why we like the music we do
لینک قسمت اول مقاله: https://www.manzome-music.com/2016/07/%d8%b3%d9%84%d8%a7%db%8c%d9%82-%d9%85%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%82%db%8c%d8%a7%db%8c%db%8c-%d9%85%d8%aa%d8%a7%d8%ab%d8%b1-%d8%a7%d8%b2-%da%86%d9%87-%d9%87%d8%b3%d8%aa%d9%86%d8%af%d8%9f-%d9%82%d8%b3%d9%85/