موسیقی تلفیقی
آشنایی با موسیقی تلفیقی یا فیوژن
موسیقی تلفیقی، ترکیب جاز و راک، یا مرگ موسیقی جاز؟ اینها همه عناوینی است که در طول سالیان به واژهی فیوژن نسبت داده شده است. ولی موسیقی فیوژن به واقع چیست؟ کدام یک از این تعریفها صادق است؟ در واقع این سبک باید یک مشخصه اصلی و اصولی داشته باشد.
– شما چه کار کردید که امشب اینجا دعوت شدید؟
– من سرنوشت موسیقی رو پنج – شش بار تغییر دادم. شما چه غلطی کردید که امشب اینجایید؟
“مایلز دیویس، خطاب به نانسی ریگان، بانوی اول آمریکا، در یکی از میهمانی های کاخ سفید – 1987”
موسیقی تلفیقی یا فیوژن چیست؟
تا دهه 1960 که هنوز ژانرهای موسیقی این چنین در هم تنیده نبودند کسی به خود این دردسر را هم نمیداد که بخواهد واژهی فیوژن را تعریف کند. بلوزمنها بلوزشان را مینواختند.
جزمنها سولوهای طولانیشان را بداههپردازی میکردند و گروههای راک هم هر سال به فکر تهیه آلبومهایی بودند که ترانههای پرفروش بیشتری داشته باشد. ولی انتهای دههی 60 نقطهای بود که جز و راک نمیتوانستند به سادگی از کنار هم عبور کنند. بیتلز با آلبومهایش تعریف موزیک راک به عنوان « هنر» را تغییر داده بود. گروههای بعد از بیتلز میخواستند تا جایی که میتوانند «هنری» باشند. فروش به تنهایی برایشان کافی نبود. از آن طرف، موسیقی جز هم به نقطهای بیبرگشت رسیده بود. در یک طرف، هنرمندان جز آزاد (Free Jazz) و جز آوانگارد بودند که هنوز کارشان را میکردند و کاری به این که چقدر پول در میآورند نداشتند. از طرفی جزمنهای سنتیتری مثل مایلز دیویس بودند که احساس میکردند کارشان تکراری شده است.
ریتم ها در موسیقی تلفیقی
در واقع ایدهی اولیه موسیقی فیوژن، به تعریف مشهورش یعنی تلفیق جز و راک، یک ایدهی تجاری بود که یکی از روسای کمپانی کلمبیا به مایلز دیویس پیشنهاد کرد: یعنی وارد کردن اِلِمانهایی از موسیقی فانک و راک داخل موسیقی جز.
ریتمهای پیچیدهی موسیقی فانکی «جیمز براون» و اسلای اند فمیلی استون (Sly and Family Stone) و سولوهای طولانی و خلاقانهی «جیمی هندریکس» در آلبوم الکتریک لیدی لند(Electric Ladyland) دیویس را متقاعد کرد که راک و جز میتوانند نقاط اشتراک دیگری به جز پسزمینه بلوزیشان پیدا کنند.
نتیجه تلاش مایلز برای تلفیق این دو موسیقی دو آلبوم In a Silent Way و Bitches Brew در سال های 69 و 70 بود. این دو آلبوم کارنامه هنری مایلز را احیا کرده، موزیسینهای فوق با استعدادی مثل جان مک لافلین (گیتار)، چیک کوریا (کیبورد) و تونی ویلیامز (درامز) را به صحنه معرفی و نقطهی آغاز موسیقی فیوژن شدند. پس از این دو آلبوم، دهه ی 70 پر شد از آلبومهای دیگری از خود مایلز و بقیهی نوازندههای بسیار تکنیکی که عناصری از راک و فانک را با جز در هم میآمیخت. نتیجهی تاریخی ایجاد این جریان ازبینرفتن محبوبیت جز به صورت کلاسیکتر آن و البته انتشار کلی آلبومهای حوصله سربر و طولانی هم بود. ولی مایلز حق داشت. او به هر حال سرنوشت موسیقی را یک بار دیگر تغییر داده بود.
زیر سبک های فیوژن
هنوز به پاسخ مشخصی در مورد چیستی فیوژن نرسیدیم. این طور نیست؟ اگر فیوژن صرفاً به نوعی خاص از تلفیق جز و راک گفته شود، پس تکلیف باقی انواع تلفیق چیست؟ آن همه موسیقیدان که از کشورهای مختلف دور هم جمع می شوند و موسیقی ملی کشورهایشان را با هم مخلوط میکنند تا به صدای جدیدی برسند، کیوان کلهرها، یویوما ها، عالم قاسماف ها، نصرت فاتح علیخان ها…آن ها را در چه گروهی باید دسته بندی کرد؟
دستهبندیها در مورد چیستی موزیک فیوژن به شکل اعصاب خردکنی متناقض به نظر میرسد. یا دستهبندی به شدت محدود است، مثل مدخل ویکیپدیای موزیک فیوژن، که آن را همان ترکیب جز و راک میداند.
یا بسیار وسیع است که همهی موزیک های مختلفی که با هم تلفیق شده اند -حتی فولک راک و رپ متال- را جز زیرژانرهای موسیقی فیوژن حساب کرده است. (نگاه کنید به مدخل زیرژانرهای موزیک فیوژن در سایت ویکیپدیا.) این گیجکنندگی البته تا حدی طبیعی است. فیوژن بیش تر از این که یک تعریف علمی باشد یک اصطلاح جاافتاده است. اصطلاحی که به نسبت زمان و مکان میتواند تعریف متفاوتی پیدا کند.
ولی شاید دقیقترین تعریف برای فیوژن یا همان موسیقی- تلفیقی چنین جملهای باشد: «موزیکی که عناصر دو یا چند موزیک که اشتراکات و تفاوتهای مشخصی با هم دارند را با هم ترکیب کرده تا به صدای نویی برسد.» هر چند این تعریف جامع است. ولی همچنان مانع نیست. چون رپ و متال هم به صورت خاص هم تفاوتها و هم اشتراکات تاریخی، فرهنگیای با هم دارند. ولی رپ-متال را نمیتوان جزء موزیک فیوژن حساب کرد. یا بهتر بگوییم، اصولا کسی این کار را نمیکند. بنابراین فیوژن و چیستی آن، معمولا در مواجهه با تک آلبوم ها یا پروژههای خاصی تعریف میشود که دو سبک –که معمولا تفاوتهایشان بیشتر از شباهتهایشان است- را با هم تلفیق میکند.